سیسمونی
سلام پسر قشنگم 5 شنبه هفته گذشته که میشد تاریخ 24 اردیبهشت 94 ما یه جشن سیسمونی خیلی خیلی کوچولو برگزار کردیم که فقط خاله های من و زندایی هام بودم.... خواهر و زن داداشای بابایی که میشن عمه ها و زن عموهای شما به دلیل راه دور نتونستن بیان و عمه خودم هم نتونست تشریف بیاره... برای همین یه جشن خیلی مختصر و مفید گرفتیم و اومدن وسایل شما رو نگاه کردن و زحمت کشیدن کادو آوردن... به جز خاله بدری که یه پتوی ناز و مامان راضی که یه ماشین پلیش کنترلی خوشمل برات آورده بودن بقیه وجه نقد آورده بودن و دستشون درد نکنه واقعا... خوش گذشت بهمون و این روز هم به سلامتی تموم شد و حالا ما منتظر اومدن شماییم.... خانوم دکتر مهربون گفته که شما یا...
نویسنده :
مامان مهتاب
13:19